مانی- آرت

نوشته هام

مانی- آرت

نوشته هام

تضاد بهارانه

"آقای دکتر! من میتونم این جوجه رو ببرم خونه؟ امروز Baby Sitter نداره!"
دکتر سرش را بر نمیگرداند.نشسته٬ روی دهان بیمار خم شده: "اختیار دارین! خواهش میکنم!"
"جوجه" با موهای فرفری سیاه٬ دستان و پاهای فربه و دماغ کوچک کودکانه اش که از فرط نارضایتی جمع شده میگوید: "ا گ گ گ ا ا ا گ گ گ گ!"
تازه تازه راه افتاده. نویسنده به یاد میآورد که نامش چیزی مانند "تینا" بود.
زن زیبای میانسال در اتاق انتظار نشسته بود. میگفت: "بچه ۴ ساله همش ۸ کیلو بوده! مامور وقتی پیداش میکنه که تو قفس کفترها دست و پا بسته نشسته بوده. از شکنجه پدر بزرگ مادربزرگش ضربه مغزی شده بوده و نیم کره چپ مغزش کار نمیکرده. به سختی حرف زده: "گاهی انقدر بهم غذا نمیدادن که مجبورم میکردن پی پی خودمو بخورم"
باباهه از این قاچاقچی ها بوده....."
نویسنده چشمانش را میبندد٬ سری تکان میدهد و از مطب خارج میشود.
شب که میشود٬ نویسنده چشمانش را در آینه میگشاید. در اتاق او دیگر از تینا و آن بچه بدبخت خبری نیست. گوش پاک کن آغشته به دارو را در آینه روی زخم دردناک دهانش میزان میکند و روی آن قرار میدهد. از فرط سوزش چشمانش را میبندد. میشمارد: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ......  ۳۰
پنجره را باز میکند. شب اردیبهشت ماه را با یک دم فرو میدهد. عود ی روشن میکند. به دودش خیره میشود که چگونه خویشتندارانه تا بالای پنجره صاف و بی نقص بالا میرود و بعد از آن اختیار از کف میدهد و در هم میشود. می لولد. میپیچد٬ پخش میشود . باز می آمیزد.
به خواب میرود. در خواب Baby Sitter تینا را میبیند که با دست و پای بسته و مغز نیمه فلج مجبور کرده اند که.......  
نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 ق.ظ

رونالدینهو یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:42 ق.ظ

و کاردهایشان را به جز برای کندن در نیاوردند .........

یاسی یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:21 ب.ظ http://www.yasmasak.persianblog.com

بسیار عالی...برای بعضی از نوشته ها نمیشه کامنت خاصی گذاشت...فقط خواستم بگم که خوندمش......

بابک خان سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:13 ق.ظ http://megamainpain.persianblog.com

من نفهمیدم چی به چی شد که. چه وضیعیه!؟

سایه سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:00 ب.ظ http://karang.persianblog.com

بی خوابم کردی پسر... من به آزار بچه ها حساسیت دارم... تو خودت کمی سادیست نیستی؟ همینجوری می پرسم ها!!

تبسم چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:49 ق.ظ

مانی ۴ اردیبهشتت غیب شده چرا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد