مانی- آرت

نوشته هام

مانی- آرت

نوشته هام

عشق

پسر موفرفری ریشو نمیدانست که دیگر نباید دختر لاغر ۲۱ ساله که امشب تولدش بود را دوست نداشته باشد. نمیدانست که نباید اینقدر بی مهابا دلش را باز کند. من نمیتوانستم اینها را به او بگویم. درد به او میگفت. شاید به زودی. هنوز فکر میکرد مسیح زنده است. عشق میورزید و هیچ در ازایش طلب نمیکرد. و نمیدانیست که پیامبر مصلوب جز مشتی درد و دروغ برایمان به جای نگذاشت.